۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » اولین یادواره » برترین ها
  • شناسه : 5537
  • ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۳:۳۰
  • 288 بازدید
  • ارسال توسط :
رتبه دوم در رشته دلنوشته دوره دوم خانم حنانه پیوسته از دبیرستان دخترانه دوره دوم واحد ۲  مشهد مقدس

رتبه دوم در رشته دلنوشته دوره دوم خانم حنانه پیوسته از دبیرستان دخترانه دوره دوم واحد ۲ مشهد مقدس

به نام او که دفتر خاطرات با نامش رنگ و طراوت می گیرداو که با خلقتش فرشتگان را به سجود وا می دارد چرا که مخلوقی آفریده که واژه ایثار و از خود گذشتگی را به تصویر می کشد تا بهار را متحیر سازد و تجلی صفات معبودش شود . از آن روزی که خونی […]

به نام او که دفتر خاطرات با نامش رنگ و طراوت می گیرداو که با خلقتش فرشتگان را به سجود وا می دارد چرا که مخلوقی آفریده که واژه ایثار و از خود گذشتگی را به تصویر می کشد تا بهار را متحیر سازد و تجلی صفات معبودش شود .

از آن روزی که خونی به ناحق ریخته شد فریاد مظلومی قلب سلیمی را آزرد اشک کودکی خون غیور مردی دلباخته دوخته شد شهادت که نشان از جوانمردی ،رشادت ، شجاعت است معنی و مفهوم پیدا کرد تا ظالم بداند که ریشه اش خشکیده ، تنه اشپوسیده است و ثمری جز تباهی برایش نیست .

آری سلام بر شهیدان که دبا تاسی از مولایشان حسین علیه السلام به عشق خداوند پا در رکاب جهاد و مبارزه در راه رضای حق نهادند .

آنان که تبلور خوبی و نیک سیرتی در زمین خاکی اند و ستارگان ر فروغ در آسمان زندگی .

ریشه ی اسلام با خون هزاران شهیدی آبیاری شده که برای رسیدن میوه آن به دست نسل امروز از لذایذ خود گذشته تا اکنون من به عنوان دختری مسلمان و ایرانی در سایه آرامش و آسایش آن به بهره گیری از آن بپردازیم .

نمی دانم حال که وامدار چنین مسئولیتی خطیری هستم به چه اندازه از آن حفاظت و پاسداری کرده ام ؟؟

سرخی خونش را با سیاهی چادرم معا مله کرده ام ؟

تپش خاموش شده قلبش را با خاموش کردن چشمهایم از هرزه گی ها و ناپاکی ها جبران کرده ام ؟

آه فرو خورده از دوری خانواده اش را با پیشرفت علمی و فرهنگیم پاسخ داده ام ؟

نگاه منتظر مادرش را با حرکت در مسیر امامت و ولایت تابناک کرده ام ؟

نمی دانم خط سیر دشمن که یکروز گلوله بوده و پر سر و صدا و امروز بی صدا اما هوشمندانه را کور کرده ام ؟

با صدایی که از اعماق قلبم بیرون می آید می گویم اگر خون سرخ شما هدیه به من بوده سیاهی چادرم که خاری ست در چشمان دشمنانتان را پیشکش می آورم تا بگویم که ناسپاس نیستم .

در هوای استقلال نفس می کشیم واقتدار روز هایمان را در تو یافته ایم سر فراز ایستاده ایم و پیام بلند تو را با فرزندان وطن زمزمه می کنیم .شماره پلاکت را در لوح سینه مان حک می کنیم تا شماره پلاک مقصدمان را گم نکنیم .

چفیه های خون آلودتان را سیم خاردار ورود هر گونه ناپاکی و پلیدی به حریم وجودمان می کنیم تا شاید ماهم مثل شما شهید شویم . ای کاش شهید شویم …..

هر روز عهد می کنیم که دلمان بر سر مزار شما بماند تا شیون مادران فرزند مرده را در هیاهوی تبلیغات خوردنی ها وآشامیدنی ها گم نکنیم

ودر نهایت در انتظاری سبز که شایسته شیعه می باشد دعای فرج را زمزمه می کنیم .

 

رتبه دوم در رشته دلنوشته دوره دوم خانم حنانه پیوسته از دبیرستان دخترانه دوره دوم واحد ۲ مشهد مقدس

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.