شوق دل ای شوق با دل چه می کنی، گر پر و بال عشق را تو را دهند که دل ز جسمش می گذرد به امید وصال تو سن و سال نمی شناسد، اگر عاشق شود سر در گریبان به سوی محراب نمازشرط عشق را ادا می کند می خوابد، خوابش عبادت است می گرید، […]
شوق دل
ای شوق با دل چه می کنی، گر پر و بال عشق را تو را دهند
که دل ز جسمش می گذرد به امید وصال تو
سن و سال نمی شناسد، اگر عاشق شود
سر در گریبان به سوی محراب نمازشرط عشق را ادا می کند
می خوابد، خوابش عبادت است
می گرید، قطره های اشکش همچون عصاره ای حیات بخش در دل زمین جان می گیرد
نمازش عاشقانه بر خاک وجودیش، عبودیت است
و کالبدش سرشار از دمیده های معرفت توست
و چنان مست می شود که فداکاری را از سر حد جان می گذراند
بی صبر برای تلنگری است و تا می شنود، می بیند یا با تمام وجودش حس می کند
رخت سفر بر می کشد و با فراغ از دلبستگی های دنیا
عاشقی می کند که مجنون برای لیلی نمی کند
می جنگد با تمام اصالتش، صحرا پر از خون است
کرب و بلا در پس این پرده ظاهر می شود و چیزی جز زیبایی نمی بیند
با تمام اشک هایی که برای غم نامه حسین می ریزد، غصل شهادت می کند
همسنگرانش را یاران حسین می بیند، یاران اسلام ، یاران شیدایی
رتبه ی اول در رشته ی شعر- خانم فاطمه اخوان گلابی از دبیرستان دخترانه ی واحد ۲- دوره دوم- مشهد مقدس
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این پایگاه متعلق به موسسه فرهنگی آموزشی امام حسین علیه السلام می باشد.