به نام خدا

از خون شهیدان هزاران لاله برخاست                                               از یاد شهیدان است که انقلاب بر پاست

چه غم ها و چه شبنم هایی که در نگاه آخر ودر لحظه ای وداع در چشم مادران نشست .

چه دلهایی که از صدای زنگ خانه به شوق می آمد و می لرزید اما پس از باز کردن در دوباره غم در مسیر رود خروشان دلشان جاری می شد .

چه مردانی که مردانه رفتند …..

حتی آن دانش آموز ۱۳ ساله ای که هنوز نمی دانست کلاشینکف را چکونه در دست بگیرد اما مردانه رفت تا نارنجک بر کمر ببندد و شاید خیلی مردتر از خیلی مردها …

آری حسین فهمیده که مردانگی و جوانمردی به اعداد و ارقام درون آن دفترچه ی قرمز رنگ مربوط نیست .

به قد و سیاهی پشت لب هم مربوط نیست . بلکه فقط به عشق و ایمان و اعتقاد مربوط است . آری حسین راه خود را درست برگزید او برای ماندن در قفس دنیا دیگر خیلی بزرگ بود و انکار شهادت را مجوز وردو به آسمان و رسیدن به خدا می دانست .

سرزمین من پر است از حسین هایی که فهمیده اند …حسین هایی که عاشقانه رفته اند و حسین هایی که زیر تانک رفتن بر ایشان پایان زندگی نبود بلکه شروع زندگی حقیقی و آغاز بهترین و زیباترین رویا یشان بود . سرزمین پر است از مردانی که غم را در دل پدر اشک را در چشم مادر ، لرزه را دئر قلب خواهر ، انتظار را در نگاه همسر و همسر را در خاطرات فرزند خود نگاه داشتند .

آنان تمام این کار ها را کردند تا من و شمایی که امروز با خیال راحت در بهترین و زیبا ترین خانه ها به آسودگی نشسته ایم و هنگامی که نام شهدا را می شنویم حتی فاتحه ای را از آنان دریغ می کنیم در آسایش و آرامش و بدون ترس و دلهره به سر ببریم .

سرزمین من پر است از مردانی که مردانه رفتند .

آری … سرزمین من نشانه ایست از عشق و ایثار . پرچم سرزمین من با عشق خو گرفته و با نام عشق مزین شده است .

سرزمین من ایران است . همان دیاری که مردمش سراسر عشق و ایثار و وفایند …

دریغ است ایران که ویران شود                                          کنام پلنگان و شیران شود

رتبه دوم در رشته دلنوشته دوره دوم خانم مریم ماندگاری از دبیرستان دخترانه دوره دوم مشهد مقدس